ه.الف.سایه


































برخیز دلا که دل به دلدار دهیم
جان را به جمال آن خریدار دهیم
این جان و دل و دیده پی دیدن اوست

جان و دل و دیده را به دیدار دهیم


هشتادمین سال تولد سایه

امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی معروف به «ه.الف سایه» و متخلص به سایه شاعر غزلسرای ایرانی

در 29 اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود(خانم سيمين بهبهاني نقل مي‌كنند كه سايه عاشق دختري به نام پروين بوده‌اند-مجله نگاه نو ارديبهشت 1386) و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانه‌ای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج در شعري با اشاره به همان روابط عاشقانه‌اش با گاليا سرود: "دیریست، گالیا! / هنگام بوسه و غزل عاشقانه نیست. / هرچیز رنگ آتش و خون دارد این زمان. هنگامه رهایی لبها و دستهاست / عصیان زندگی است.(شعرکاروان.)

سايه هم در آغاز، همچون شهريار، چندي كوشيد تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعي شعر نيما، به ويژه پس از سرايش ققنوس، با طبع او كه اساسا شاعري غزلسرا بود؛ همخواني نداشت. پس راه خود را كه همان سرودن غزل بود؛ دنبال كرد. برخي از دوستداران شعرش، او را در غزلسرایی بعد از حافظ بهترین غزلسرا می‌‌دانند.

سایه در سال 1325 مجموعهٔ «نخستین نغمه‌ها» را، كه شامل اشعاری به شیوهٔ كهن است، منتشر كرد. در اين دوره هنوز با نيما آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنكه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای 25 تا 29 شاعر را دربرمی‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ كرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا كه می‌توان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران به شمار می‌رود.

سایه در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها كرد و با مردم همگام شد. مجموعهٔ «شبگیر» پاسخ‌گوی این اندیشهٔ تازهٔ اوست كه در این رابطه اشعار اجتماعی باارزشی پدید می‌آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود.

برای هوشنگ ابتهاج آرزوی سالی خوش همراه با تندرستی و سلامت آرزومندم.



۲ نظر:

امين گفت...

سلام. يک‌دفأ نگی امين بی‌وفا. امين بی‌معرفته. هميشک تی ياد درم. تی وبلاگ‌اتم مرتتب خؤنم. ولی خودت دؤنی که تا حرفی ندأرم گوتن‌ئبه، کامنت ننويسنم. ای‌سفرم فقط بمأم تی عيده تأ تبريک بگوم و بگوم که خئلی خوشحال‌ام کی وبلاگ‌نويسی‌يه ايؤ جددی دومبال کأ دری.
راستی، به شدت مشغول گيله‌وا ويژه‌نامه کارم. آقای جکتاجی‌يه قول بدأم تا شب عيد اينه تحويل بدم. فيکر کؤنم فروردين يا ارديبهشت در بأی. ياعلی

Sassan Vartavan گفت...

امین عزیز سلام
تی عیدم تره موبارک اومیدوارم سالی خوب و خوش بداری. گیله وا ویژه نامه ام اگر بیرون بامو ایتا مره کنار بنه. تی قوربان ساسان