آرسن میناسیان ، مسیح گیلان



من چه می دانستم

که مسیح بود

در آن خانۀ نور

همه جا پُر زگل و

عطر و شکوفائی او.



من چه می دانستم

که هزاران معلول

چند صد ایتام

یا زن سالمندی

به توانبخشی او

عاقبت خیر به ایام شدند.



سالها از پی هم

به نکوکاری گذشت،

همه روزان الوان

همه شبها اختر،

هرکه را

گر سببی بود

به اندوه گران،

هر که را

گر عطشی بود

ز ایام به دل،

آرسـن را می جُست.



زوجود گوهرش

به شبنگاه

در آن کلبۀ دور

شعله ای بر پا شد،

ز اُمیــد

کارون موج میزد

کاسپین آرام شد.



زندگی نامۀ آرسن میناسیان


۱ نظر:

گیلان-رانکوه گفت...

سلام
من زندگی نامه اش را قبلاً خوانده بودم و این جمله به یادم آمد که:مسلمانی را بایستی از او آموخت
خدا ایشان را مورد رحمت خویش قرار دهد